مهیار هامونیمهیار هامونی، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 5 روز سن داره
مهیار هامونیمهیار هامونی، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 5 روز سن داره

مهیار پسر شجاع مامان و بابا

مهیار در 7 و 8 ماهگی

مهیار جان اولین بار در 7ماهگی بدون کمک نشستی سر سری میکنی. هم زمان با هم مچ دستات و پاهات و میچرخونی فک کنم یه جور رقصه  21مرداد 93 هم دو تا دندون خوشگل نیش زد بیرون.هفت ماه و 15 روزت بو د.  البته تو این ماه یه کم هم مریض شدی که مامان و کلی ترسوندی ولی خوب به خیر گذشت.واسه همین آش دندونی تو یه کم دیرتر درست کردم .دفعه اول توی خونه اقوام نزدیک دور هم جمع شدیم ولی آش کم اومد به همسایه ها نرسید مجبور شدم دوباره درست کنم تو 8 ماهگی خیلی کارا یاد گرفتی عزیزم. وقتی 8 ماه و21 روزت بود یعنی 28 شهریور مامان بابا گفتی البته چند بار پشت سر هم میگی.بابابابابا....ماماماماما.29 شهریور  روی مبل نشست...
22 مرداد 1393

مهیار در پنج و شش ماهگی

عزیزم داری روز به روز بزرگتر و شیرین تر میشی اینجا کتاب کدو قلقل زن و داری میخونی اینجا با مامان جون هستی در شش ماهگی اولین غذا که فرنی بود بهت دادم. اخم نکن تو شش ماهگی خوردن پستونکو شروع کردی ودر 7 ماهگی  پستونک خوردن و ترک کردی ...
22 مرداد 1393

مهیار در سه و چهار ماهگی

پسر گلم تو سه ماهگی ختنه شدی. تو بیمارستان جوادالئمه.توسط دکتر اکبری.با پسر خاله آروین تو یه روز بعد از عمل هم کلی گریه کردی عزیزم.یه جشن کوچولوی خانوادگی دو سه هفته بعدش گرفتیم.   اینم بابا حسین اینم چند تا عکس دیگه.     این عکس و دایی مهدی ویرایش کرده   عکس بالا اولین 13 بدره که تو هم هستی. اینجا با مامان و بابا توی باغ پرندگانیم   (4 ماهگی) اینجا با بغ بغو خوابت برده.اسباب بازی مورد علاقه عافیت باشه ناز مامان ...
12 مرداد 1393
1